عمل امیر علی
سلام عزیزانم امروز بعد از ده روز مرخصی گرفتن اومدم دانشکده ، خیلی خوشحالم از اینکه عمل امیر علی عزیزم به خوبی تموم شد روز شنبه برای تشکیل پرونده منو زن عمو زهره و امیر علی به بیمارستان رفتیم وقتی پرونده رو تشکیل دادیم گفتن باید آزمایش خون بده ، وقتی می خواستن از امیر علی آزمایش بگیرن امیر علی با خنده با دکتر حرف می زد که ناگهان دکتر سوزنی درگوش امیر علی کرد و جیغ پسرم تمام سالن رو پر کرد خیلی گریه کرد من هم بغضم گرفته بود و بعد بالافاصله دست امیر علی رو گرفت و از رگ دستش خون گرفتن ، اون روز امیر علی خیلی گریه کرد و منو زن عمو کلی باهاش بازی کردیم و دکتر گفت که فردا صبح ساعت 10 بیمارستان باشید تا امیر علی رو بستری کنن و در ادامه گفت که ساع...
نویسنده :
سمیه
11:43